کتاب " ایران در شعر پارسی " ، IRAN in Persian Poetry#

 کتاب ایران در شعر پارسی

(IRAN in Persian Poetry)


 

  

 

 

 

 

"ایران" کشوری کهن با پیشینهِ تمدنی طولانی است، نام ایران در بسیاری از متون کهن از جله در دیوان شعرای پارسی  گو آمده است.

این کتاب تحقیق و پژوهشی درآثار شعرای پارسی گو است و واژه "ایران" را در این آثار بررسی کرده و کلیه ابیاتی را که در آنها واژه "ایران" بکار برده شده است،استخراج نموده و تعداد واژه ایرانِ بکار برده شده در دیوان هر شاعر را نیز تعیین کرده است.

لینک تهیه کتاب در سایت آمازون و مطالعه آنلاین بخشی از کتاب👇

https://www.amazon.ca/gp/product/B09RTJ37SD/ref=dbs_a_def_rwt_bibl_vppi_i0 



 

       ایران در شعر پارسی# 

#IRAN in Persian poetry


"Iran" is an old country with a historical background and ancient civilization, the name of Iran is mentioned in many historical and ancient texts. The name "Iran" has been mentioned many times in the Persian-language poets' divan. This book is a research in this field and tells us that every Persian language poet how many has mentioned the name of "Iran" in his poetry collection.

 

 

پیشگفتار کتابِ " ایران در شعر پارسی"

سرزمین کهنِ ایران با تاریخی پر فراز و نشیب از شروع تمدن بشری، بیش از هزاران سال است که بر پهنه گیتی در حال گذراندن تاریخِ پر تناقضِ خویش است، هرازگاهی در حال فرمانروایی بر قسمت اعظم جهان بوده است و هرازگاهی نیز در اشغال مهاجمان و زیر پای ستوران، روزگاری را در صلح و آرامش و زمانی را نیز در جنگ و گریزِ بینِ مدعیان قدرت، از سر گذرانده است.

تاریخ این سرزمین کهن پر از کشورگشایی و تهاجم به کشورهای دیگر بوده و بیشتر از هر کشور دیگری، مورد تهاجم قرار گرفته است؛ گذشتهِ این کشور پر از جشن و سرور است و پر از درد و ماتم ست، پر از صداقت و جوانمردی است و پر از حیله و نیرنگ ست، پر از غرور و پیروزی است و پر از شکست و تحقیرست، پر از تاثیرگذاری است و پر از تاثیر پذیری ست، پر از تملق و چاپلوسی است و پر از رادمردی و آزادگی، پر از تلاش و کوشش است و پر از سستی و تنبلی، پر از خرد و اندیشه ورزی است و پر از خرافات و نادانی، پر از "شاه پرستی" است و پر از "شاه کشی"، پر از "زنده باد" است و پر از "مرده باد"، پر از تسلیم و بندگی است و پر از قیام و آزادیخواهی، پر از دین سازی و دینداری است و پر از دین گریزی و روشنفکری، پر از خلاقیت و نوآوری ست و پر از تقلید و بیعرضگی، پر از فرهیختگان بوده است و پر از عوام و بیخردان و...

 

این کشور باستانی با این گوناگونی و تاریخِ پر تلاطم، تاثیرات زیادی بر "زندگی"، "زبان"، "تاریخ"، "فرهنگ" و اخلاقیاتِ مردمانی که در آن زندگی کرده اند و همچنین مردم سایر ملل داشته است و بسیاری از کشورها و مردم دنیای قدیم و جدید از ایران، داوطلبانه یا به زور تاثیر پذیرفته اند و این تاثیر در بسیاری از حوزه های زندگی اجتماعی و فرهنگی ایشان، بازتاب یافته است.

یکی از این حوزه ها، ادبیاتِ مکتوبِ پارسی و همچنین متون غیر پارسی دنیای کهن همانند متون چینی، هندی، رومی و یونانی است.

بررسی تاثیر فرهنگ ایران و بکارگیری نام "ایران" در هر کدام از این متون کاری بس مفید و در عین حال سخت میباشد که امیدوارم به همت علاقمندان حوزه ادب و تاریخ ادامه یابد، چرا که میتواند چشم اندازی مفید و مستندِ دست اولی از تاثیر "ایران" و فرهنگ آن بر سایر کشورهای دنیای قدیم فراهم سازد.

اما تاثیر "ایران" و تاریخ پر ماجرای آن بر روی ادبیات پارسی، بسیار گسترده است و در هر دوره ای از تاریخ ایران، شعرا، ادیبان و نویسندگان آن دوره تا حد زیادی ما را با فرهنگ یا بی فرهنگی، فقر یا ثروت، دوستی یا نفرت، آرامش یا اضطراب، ظلم یا عدل، قحطی یا فراوانی و ... آشنا میکنند و میتوانند آیینه ای تمام نما از فرهنگ، اخلاق و رفتار مردم ایران در آن دوره باشند.

شعر بعنوان زیباترین شکلِ سخن، از دیرباز در زبان پارسی جایگاه ویژه ای داشته است و بخاطر وزن آهنگین، قافیه، "بیانِ جان سخن" با استفاده از کمترینِ کلمات و سهولت بخاطر سپردن، بشدت مورد استقبال مردم ایران واقع شده و میشود و تا همین چند دهه قبل، "اشعار بزرگانِ شعر و ادب"، خمیر مایه و پایه اصلی متون درسی، تربیت و آموزشِ فرزندان، فلسفه زندگی و راه رستگاری، عرفان، عبادت، روش سلوک با دیگران، انتخاب دوست و دشمن و روشِ غالبِ پند و اندرز، بوده است.

ما ایرانیان در طول تاریخ (شاید امروزه اندکی کمتر) بشدت به شعر و ادبیات علاقمند بوده و هستیم، بطوریکه بسیاری از جهانگردان و خارجیان ایران را "سرزمین شعر و ادب" نامیده اند، و گواه آن این است که هیچ کشوری در تاریخ به اندازه "ایران"، شاعر نداشته است و در آن از شعر استقبال نشده است.

بله ما از شعر بسیار تاثیر پذیرفته ایم، گاهی شنیدن یک شعر، سبب تغییر روشِ زندگی و جهان بینی افراد شده و گاهی نیز خواندن شعری مسبب تصمیمی بزرگ، سرنوشت ساز و تاریخی میشده است، گاهی جمع بزرگی را مجاب کرده و حرفی را به کرسی می نشانده است و زمانی نیز چنان باعث شور و تهییج عمومی میشده است که خود شاعر هم انتظار چنین واکنشی را نداشته است! زمانی جانی را گرفته است و زمانی حیاتی را تجدید کرده است، گاهی بحث و جدل و کینه ای فقط با خواندن یک بیت به پایان رسیده است و گاهی نیز "ملک الشعرایی" با خواندن شعری حماسی، پادشاهی را تحریک کرده و فرمان قتل و کشتار و جنگی ویرانگر صادر شده است.

پس با توجه به اهمیت شعر در فرهنگ و تاریخ ایران، میتوان با مطالعه و بررسی آثار شعرای پارسی، به واقعیت های مفیدی در مورد نحوه زندگی مردم و اوضاع سیاسی و اجتماعی هر دوره و نگرش شعرا به موضوعات مختلف پی برد.

یکی از مهمترین این موضوعات، نوع نگرش و نظر شعرای پارسی به مفهوم "وطن" یا "کشور" و محدوده جغرافیایی محل زندگی، (در این مورد ایران) میباشد.

در دیوان شعرای پارسی گو، ما بسیار نام "ایران" را میشنویم، گاهی به اشعاری در مدح و ثنا و گاهی نیز در ذم و تنفر از ایران بر میخوریم، گاهی سخن سرایان پارسی در فراق و دلتنگی از ایران شعر سروده اند و گاهی در اوج کلافگی و عصبانیت، با ناامیدی از این کشور سخن گفته اند، زمانی فرهنگ و اخلاق مردمانش را بسیار ستوده اند و زمانی به تقبیح و شکایت از رفتار و عادات قوم "ایرانی" پرداخته اند.

گاهی به تمجید از پادشاهان "ایران" پرداخته، و زمانی به بیداد و ستمکاری ایشان اشاره کرده اند، گاهی سخن در تحسین اصالت و شجاعتِ مردم ایران گفته اند و گاهی نیز به تیره روزی و سیه بختی مردمان آن اشاره کرده اند، زمانی در باره آب و هوای بهشتی و طبیعت چهارفصل و معتدل "ایران" شعر سروده اند و زمانی با تمجید از زیبایی زنان و "پری رویان" ایرانی، از عشق و "عشاق" آنها سخن رانده و غزلهایی بس زیبا و ماندگار سروده اند.

برخی از شعرای پارسی گو نیز پا را فراتر گذاشته و با اغراق فراوان، برای دریافت "صله ای"، در مدح پادشاهان و وزرا و اُمرا، قصیده ها گفته اند و همه چیز "ایران" و پادشاهانش را چنان خوب و عالی توصیف کرده اند که خواننده، حسرت زندگی در آن دوران را خورده است!، و در عین حال برخی دیگر چنان این مرز و بوم را تاریک و سیاه و مردمانش را رند و فریبکار نشان داده اند که خواننده، از ایرانی بودن خودش پشیمان شده است!...

شاید شعرای پارسی نیز چون بقیه ایرانیان جمع اضدادند و یدی طولانی در افراط و تفریط دارند، و بخاطر نبودِ آزادی و "جبری" طولانی مدت، چون بسیاری از ما در "باطن" جور دیگر فکر میکرده اند و در "ظاهر" چیز دیگر گفته اند! و مصداق این مصرع حکیم طوس بوده اند که:

دلت با زبان هیچ همسایه نیست...

 

بهرحال با توجه به اهمیتِ موضوعِ استفاده از "واژه ایران" در شعر پارسی، نگارنده بعنوان پژوهشگر تاریخ میخواست بداند که هر کدام از شعرای بزرگ پارسی گو، چند بار و در کجا واژه "ایران" را در آثار خود بکار برده اند؟

بنابراین برای پاسخ به این سوال مهم و جذاب، ضمن کسب اجازه از استادان ادبیات فارسی، تصمیم گرفت که با بررسی دیوان شعرای مطرح پارسی گوی ایرانی و غیر ایرانی (مانند شعرای پارسی گوی هند)، تحقیق و پژوهشی برای یافتن پاسخ این سوال انجام دهد. کتابی که ملاحظه می فرمائید نتیجه این پژوهش است و واژه "ایران" را در آثار شعرای پارسی گو بررسی کرده و کلیه ابیاتی را که در آنها "واژه ایران" بکار برده شده است، استخراج نموده و محل و تعداد واژه "ایرانِ" بکار برده شده در دیوان هر شاعر را نیز تعیین کرده است.

امیدوارم این اثر مورد استفاده علاقمندان و پژوهشگران ادبیات و تاریخ ایران قرار گیرد.

البته تنها ابیاتی که شامل کلمه ایران بوده است در بخش مربوط به هر شاعر ذکر نشده است و برای آشنایی با داستان یا موضوع شعر و همچنین نظر شاعر و آشنایی با طبع و سخن وی، ابیاتی چند از ابتدا و انتهای هر شعر نیز آورده شده است.

 

برای خواننده محترم اشاره به چند نکته ضروری است:

 

1- در این کتاب اشعار شعرایی مورد بررسی قرار گرفته اند که در تعریف عمومی شعر در ادبیات فارسی، دارای وزن عروضی متساوی و متکرر و قافیه دار باشند، بنابراین نثر های ادبی و اشعار نو (درصورت وجود) محاسبه نشده است.

 

2- دیوان شعرایی مورد بررسی و تحقیق قرار گرفته است که علاوه بر مشهور بودن، حداقل دارای چند صد بیت شعر بوده اند.

3- در محاسبه واژه "ایران" در آثار هر شاعر، فقط کلمات موجود در ابیات محاسبه شده است و کلمات موجود در فهرست، نام یا عنوان شعر یا نام هر بخش، محاسبه نشده است.

 

4- کلمات بکار برده شده "ایران"، "ایرانیان"، "ایرانشهر"، "ایرانی"، "کایران"،"بایران"،"ایرانما"،"ایرانزمین" و... که اشاره ای به ایران است، تماما در آثار هر شاعر محاسبه شده است.

 

5- بازه زمانی تحقیق در آثار شعرا از قرن سوم هجری با رودکی سمرقندی شروع شده است و در تاریخ درگذشت "محمد حسین شهریار" (1409 هجری قمری مصادف با 1367 هجری شمسی)، بپایان رسیده است و دیوان اشعار فارسی ایشان، آخرین اثر بررسی شده میباشد.

 

6- نام شعرا و اشعار ایشان بترتیب حروف الفبا فهرست شده است، و در مورد آثاری چون "برزونامه" و "فرامرزنامه" و... که نام صاحب اثر دارای ابهام است، از نظرِ استادان ادبیات پارسی در انتسابِ اثر به محتمل ترین شاعر، استفاده شده است.

علامت (-) نشانه شروع شعر (قصیده، غزل، مثنوی یا موضوع،

بخش، قطعه و...) میباشد و علامت (...) در ابتدا یا انتهای هر بیت، نشانه ادامه دار بودن آن بیت، قبل یا بعد از بیت های موجود در کتاب است.

 

7- برای پژوهش از نسخ تصحیح شده که مورد تایید بزرگان ادب پارسی بوده است، استفاده شده که در بخش "منابع" در انتهای کتاب، نوع نسخ استفاده شده آورده شده است.(مثلا شاهنامه فردوسی "نسخه چاپ لندن"...)

 

8- چون هدف این کتاب فقط بررسی کاربرد واژه ایران در شعر پارسی بوده است، برای جلوگیری از حجیم شدن بیش از حد کتاب، به زندگینامه شعرا و همچنین عنوان یا نام شعر و یا بخشی از دیوان شعر که اشعار از آنجا استخراج گردیده، اشاره نشده است، عزیزانی که علاقمند به مطالعه کامل شعر، محل و عنوان آن در دیوان شاعر مربوطه هستند، میتوانند براحتی بصورت دستی یا با استفاده از نرم افزارها، با استفاده از ابیات آورده شده در کتاب به شعر کامل، بخش موردنظر، عنوان یا موضوع آن دسترسی یابند.

 

9- بیشترین واژه "ایرانِ" بکار برده شده در دیوان شعرای پارسی گو، به تعداد 1677 بار میباشد که متعلق به شاهنامه اثر جاودانِ استاد بزرگ سخن، حکیم ابوالقاسم فردوسی است که در بخش مربوطه توضیح داده شده است و بدون اغراق، میتوان گفت که ماندگاری زبان پارسی و هویتِ "ایرانی"، وامدار این بزرگمرد است.

 

 

 

شهاب بهمنی

تیرماه 1397

 




 


Comments

Popular posts from this blog